امروز ششم مردادماه سالروز شهادت امیر سرلشکر مسعود منفردنیاکی است
همسرش تلگراف زد «مسعود خودت را به تهران برسان دکترها امیدی به زنده ماندن مژگان ندارند»
سرهنگ روی تپههای اللهاکبر این تلگراف را دریافت کرد و در جواب نوشت: «همسر عزیزم میدانی که نمیتوانم سربازانم را که، چون فرزندانم میدانمشان در این بحبوحه جنگ و لحظات پرخطر جبهه تنها بگذارم.
به تو ایمان دارم که در کنار فرزندانمان از هیچ کاری فروگذار نخواهی کرد.»
شهید منفرد نیاکی از سخترین امتحان الهی سرافراز بیرون آمد و مردانه در میدان نبرد ماند تا نام سربازان خمینی در تاریخ ماندگار شود
سرهنگ مسعود منفرد نیاکی وقتی توانست به خانه برگردد که ۴۰ روز از فوت دخترش میگذشت.
اگر امام یک استوار را فرمانده کند، از او اطاعت میکنم
یک روایت است که وقتی شهید صیاد شیرازی فرمانده نیروی زمینی میشود، بعضی از افسران قدیمیتر مخالفت میکنند، اما شهید نیاکی از صیاد حمایت میکند، این ماجرا را خود شهید صیاد شیرازی برای فرزند شهید منفرد نیاکی اینگونه تعریف می کند
وقتی خبر رسید فرمانده نیروی زمینی شدهام، از کردستان با همان لباسهای خاکی رزم به ستاد فرماندهی لویزان آمدم. فرماندهان لشکر را هم خبر کرده بودند.
یکی، دو نفری آمدند و با توجه به سابقه خدمتی و مسائلی از این دست، گفتند نمیتوانند با من کار کنند. منتظر بودم ببینم منفرد نیاکی چه واکنشی نشان میدهد، وقتی ایشان جلو آمد، چنان احترام نظامی گذاشت که خجالت کشیدم. گفتم نیازی به این کار نیست.
اما شهید منفرد نیاکی گفت: بحث سابقه و این چیزها برای شرایط غیرجنگی است، در موقع جنگ ما باید گوش به فرمان باشیم. الان اگر حضرت امام یک استوار را فرمانده کند، از او اطاعت میکنم.